طی سال 1402 ، 202هزار طلاق در کشور به ثبت رسید؛ طی دهه جاری سالانه در محدوده 202 تا 204هزار طلاق در کشور به ثبت رسیده است؛ این رقم رکورد تاریخی ثبت طلاق در کشور است. به شکل معمول به ازای هر 2 مورد طلاق ثبت شده، یک مورد تقاضای خانه جدید وارد بازار مسکن میشود؛ در واقع با طلاق، یک خانواده به 2 خانواده منفک میشود، خانه فعلی به یکی از طرفین تعلق گرفته و یک تقاضای جدید وارد بازار میشود.
میزان متوسط ثبت طلاق در دهه 80 برابر 91هزار مورد، میزان متوسط ثبت طلاق در دهه 90 برابر 168هزار مورد و میزان ثبت سالانه طلاق در دهه جاری به 203هزار مورد رسیده است. بنابراین طی دهه جاری میزان ثبت طلاق نسبت به دهه 90رشد حدود 19درصدی داشته و نسبت به دهه 80 نیز تقریبا 2 برابر شده است.
تقاضای خانه در رکود
بررسی مجموع دادههای ازدواج، طلاق و مرگ و میر طی دهه اخیر و بررسی آن با 2 دهه 90 و 80 از کاهش تقاضا برای خانه در کشور حکایت دارد؛ اگرچه افزایش تعداد طلاق در کشور، تقاضای جدیدی را به این بازار وارد کرده است، اما میزان افت تقاضا از محل کاهش آمار ازدواج تاثیر منفی بیشتری بر بازار برجای گذاشته است. این در حالی است که طی دهههای اخیر تغییر محسوسی در آمار مرگومیر کشور رقم نخورده و بنابراین بازار در مجموع با افول تقاضای نهایی برای خانه اول مواجه شده است. کاهش ثبت ازدواج در کشور طی سالهای اخیر به 3 دلیل اصلی رقم خورده است؛ اولین عامل فاکتور اقتصادی است. کاهش توان مالی جوانان در تامین هزینه زندگی که اتفاقا بخش عمدهای از آن نیز مربوط به تامین مسکن مستقل میشود؛ به کاهش ثبت ازدواج در کشور طی سالهای اخیر انجامیده است.
به این ترتیب عامل تضعیفکننده ازدواج جوانان (هزینه تامین مسکن) باعث شده تا تقاضا برای خانه کاهش یابد. عامل بعدی کاهش ثبت ازدواج در کشور طی سالهای اخیر را باید در عبور پیک جمعیتی در میانه سن ازدواج بررسی کرد. تعداد زاد و ولد در کشور طی دهه 60 به اوج خود رسید؛ کودکان متولد شده در این دهه طی سالهای گذشته و در نیمه دوم دهه 80 و نیمه ابتدایی دهه 90 در سالهای جوانی و ازدواج قرار داشتند؛ این موضوع نیز عامل افزایش دهنده رشد ازدواج در این سالها بود. با وجود این کاهش ثبت زاد و ولد در 2 دهه اخیر باعث شد تا از تعداد جوانانی که در سن ازدواج قرار دارند کاسته شود و این موضوع نیز در افت تعداد ثبت ازدواج موثر بود.
عامل سوم کاهنده ثبت ازدواج طی سالهای اخیر ریشه فرهنگی داشته و از افزایش تمایل جوانان برای عدمازدواج یا ازدواج در سن بالاتر حکایت دارد. حجم ورودی بازار مسکن از محل «مجموع نصف طلاق و کل ازدواج» به عنوان متقاضیان جدید «خرید یا اجاره» در حال حاضر نسبت به دهه 90 به میزان 20درصد و نسبت به ابتدای دهه 90 به میزان 35درصد کاهش پیدا کرده است. این کاهش تقاضای جدید مسکن به معنای آن است که بازار مسکن از «عصر پرازدحام تقاضا» که سالهای اواخر دهه 80 تا اواسط دهه 90 بود، فعلا عبور کرده است. در حالی که افت زاد و ولد در دهه 80 و 90 به کاهش ثبت ازدواج در سالهای اخیر منجر شده است؛ کاهش مستمر تولد طی دهههای اخیر میتواند با تضعیف ازدواج در سالهای بعد بر روند تقاضا برای خانه تاثیر منفی برجای بگذارد؛ به این ترتیب آینده چندان روشنی در انتظار تقاضای خانه در کشور نیست. مجموع دادههای مورد بررسی از آن حکایت دارد که بازار مسکن از سالهای اوج تقاضا برای خانه فاصله گرفته است.
هرچه آمار طلاق بالاتر می رود، تقاضا برای مسکن هم بیشتر می شود!